آموزش پایتون

اگر تازه کار هستین و دارین از روی یه دوره آموزشی مثلا دوره کامل پایتون من، پایتون رو یاد میگیرین و با خودتون میگین خب این مدرس داره الان این پروژه رو میزنه و نگاه میکنم اما اگر من خودم بخوام تنهایی کار کنم نمیتونم! نمیدونم از کجا شروع کنم! نمیدونم از چه چیزی، کجا استفاده کنم. این نوشته مخصوص شماست! چون توش یه سری نکات نوشتم که بتونید یواش یواش از پروژه دیدن از روی دوره آموزشی، سوییچ کنید به پروژه زدنِ تنهایی! چون این نکات یکم طولانیه، میذارمش توی ادامه مطلب...

1. هر پروژه ای که میخواین بنویسید رو، به شکل توصیفی روی کاغذ یا توی word برای خودتون بنویسید. این پروژه چیه، چه بخش هایی داره، دقیق و جز به جز بنویسید. چه کاری قراره انجام بده و... بعدش هر بخش رو جلوش یه فلش بکشید بنویسید فکر میکنید این بخش با چه چیزی که از برنامه نویسی یاد گرفتین فکر میکنید حل بشه؟

مثلا توی دوره کامل پایتون یه پروژه داریم به اسم پروژه تمیز کننده، این یه اسکریپت هستش که هر جایی اجرا بشه فایل‌های اون مسیر رو مرتب میکنه مثلا عکس ها رو میذاره توی یه پوشه، آهنگ‌ها یه پوشه و... خب ما یه اسکریپت میخوایم بنویسیم که قراره با فایل ها و تغییر مکان دادنشون کار کنیم. خب این بخش یا با os یا با shutil کار میکنه! یه جایی باید بگیم اگر مثلا فایل ما mp3,wav,ogg و.. بود بره توی پوشه فایل های صوتی پس من حدس میزنم یه حالت دیکشنری طوری داشته باشیم اینطوری:

files = {
'audio':['mp3','wav','ogg'], 
'video':['mkv', 'mp4', ...]
}

دقت کنید نوشتم "حدس میزنم!" یعنی حتی اون چیزی که مینویسید قرار نیست راه درست باشه! شاید چندین راه وجود داشته باشه! مهم اینه یه چیزی حدس بزنید. همین باعث میشه برین و به چیزایی که تا الان یاد گرفتن دیدِ کاربردی داشته باشین.

2. هر پروژه ای رو کار کردین، بیاین کدهاشو بخونید، وقتی متوجه شدین هر بخش چه کاری انجام میده. سعی کنید این پروژه رو عوض کنید! این رو من بچگیام خیلی تستش میکردم و خیلی نتیجه میگرفتم. مثلا آموزش داشت ساختن یه دفترچه تلفن درس میداد، من اون رو که مینوشتم، تبدیلش میکردم به یه دفترچه یادداشت! خب توی پروژه ای که توی دوره بود، اسم و شماره تلفن گرفته میشد من تیتر و محتویات یادداشت رو میگرفتم!

یا حتی از صفر میتونید پروژه رو به شکل دیگه ای بنویسید! مثلا من توی آموزش میام میگم میخوایم داده های فروشگاه رو تحلیل کنیم. شما بیاین داده های هواشناسی رو تحلیل کنید! همین ایجاد تفاوت ها باعث میشه اون حسی که "شما الان وابسته به آموزش هستین" کمرنگ تر بشه.

3. ویژگی اضافه کنید! همیشه یه راهی برای بهتر کردن هست. همیشه یه راهی برای خلاقیت به خرج دادن هست! پس همیشه کدهاتون رو نگه دارید و هر بار سعی کنید پیشرفته ترش کنید! مثلا همین پروژه تمیز کننده رو که نوشتین، بعدش کاری کنید که داخل پوشه ها رو هم بگرده! بعدش مثلا یاد گرفتین برنامه های گرافیکی GUI بنویسید، بیاین اون پروژه رو گرافیکیش کنید! مثلا یه برنامه باشه باز بشه، دکمه انتخاب مسیر رو بزنی و فایل های اون مسیر رو بیاد تمیز کنه! همین به کار بردن چیزایی که یاد میگیری توی پروژه ها هم باعث میشه کاربردی یاد بگیرین.

4. به خودتون اجازه بدین خطا بگیرین! من قبلا این رو به دانشجو نشون نمیدادم! که مثلا وای اینجا رو نوشتم خطا داره. کات میکردم از ویدیوها، اما جدیدا دارم نشون میدم که دانشجو کمال گرا نشه و نگه "پس منم باید بدون خطا بنویسم!" من بعضی وقتا اونقدر برنامه ام خطا داشته که پاشدم رفتم بیرون دور شدم از کامپیوتر 😅 ولی همیشه تو ذهنم داشتم کندوکاو میکردم که چرا اون خطا وجود داشت! چطوری باید حلش کرد؟

5. با ابزارهای هوش مصنوعی الان کار یکم راحت تر هم شده! شما میتونید بگین من میخوام فلان پروژه رو بنویسم با این ابزارها، یه نقشه راه برام بچین که هر مرحله باید روی چه چیزی کار کنم! بعد اون نقشه راه رو میگیرین و طبق اون پیش میرین. و این خیلی عالیه!

سخن پایانی:

این که نمیدونید چطوری یه پروژه رو انجام بدین، یکی از چالش های مشترک تمامِ برنامه نویس هاس. حتی من! یا حتی بهترین برنامه نویس دنیا! اینکه یه پروژه‌ای بهت بدن ندونی از کجا بری شروع کنی! و چطوری مسیر رو بچینی و جلو ببری. الان من خودم یه پروژه ای دارم، که از صفر خودم نوشتم آوردمش بالا، یه برنامه حسابداریه. و چند روزی میشه به فکرم زده یه ویژگی جدید بهش اضافه کنم! ولی میترسم برم اصلا کدهاشو باز کنم. چون این ویژگی رو بخوام اضافه کنم از صفر باید برم همه چی رو عوض کنم! چرا اینطوری شده؟ چون اول اینو پیشبینی نکردم که شاید بخوام مثلا یه تاریخ برای خرج و مخارج اضافه کنم!

یا مثال دیگه، شما فکر کنید یه ویدیو از رانندگی میبینید، و بعدش میخواین خودتون رانندگی کنید. این دو تا خیلی فرق دارن با هم! طبیعیه. هیچوقت هیچی بی نقص نیست! پشت اون کدهایی که من برای آموزش مینویسم توی دوره‌ها یا ویدیوهای یوتوب، یکی دو ساعت حداقل به خطا خوردن و بهینه کردن و سرچ کردن وجود داره! یعنی اینطوری هم نیست من بشینم فی البداهه کد بنویسم و اجرا کنم ببینم عه جواب داد و درست کار کرد!

حتی اگر ویدیوهای یوتوبم رو ببینید، بازم وسط بعضی آموزش ها یه سری خطاهای جدید میرسم! یعنی کد هست جلوم و دارم از روشون مینویسم و توضیح میدم بازم یه وقتایی ممکنه خطای جدید بخورم! پس این طبیعیه. هیچی هیچوقت کامل نیست. شما هم اگر برای هر کدوم از این پروژه ها هفته ها زمان میخواین کاملا طبیعیه. این به مرور کوتاه تر میشه. پس ادامه بدین و از اشتباه کردن نترسید! هوپ ایت هلپز :)